درد دل های دخترونه
ارسال شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, - 1:24

  یه دوس پسرم نداریم مجبورش کنیم اسممونو رو بازوش خالکوبی کنه.

  یه دوس پسرم نداریم بهمون شارژ ایرانسل بده بگه خطت

و شارژکن زود به خودم بزنگ.

  به دوس پسرم نداریم یه کم شعور داشته باشه به شعورش توهین کنیم .

  یه دوس پسرم نداریم وقتی عصبانی هستیم با فامیل صداش کنیم،مثلا گوش کن آقای فلانی.

  یه دوس پسرم نداریم آرزوهامونو بش بگیم اونم الکی بگه خودم همه رو بر آورده میکنم.

یه دوس پسرم نداریم که یکی جز مامانمون شمارمونو حفظ باشه.

                                                                  


نويسنده maryam

 


خواهش
ارسال شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, - 20:1

بازدید کننده عزیز و محترم که میای از وب من دیدن میکنی ازت خواهش می کنم نظر بده.

من این همه از درس و مشقم میزنم تا بتونم آپ کنم و نظر های شما رو ببینم بعد که میام چک میکنم میبینم حتی یه نظر هم ندارم.

خو آخه میخوره تو ذوقم،لطفا درکم کنید.در ضمن خو من که این نظر هارو واسه عمم که نمی خوام.میخوام با کمک شما و سلیقه مشترک خودم و شما وبمو آپ کنم.

خواهش می کنم ببببنننظظظررریییددد.


نويسنده maryam

 


زندگی
ارسال شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:, - 16:10

خوب زندگی کردن یعنی سیر افقی را به سیر عمودی تبدیل کردن و ته تهش رسیدن به کمال مطلق.

مسیر گهواره تا گور یه مسیر معمولیه که هیچ جذابیتی نداره،اما عاشق شدن،تشنه حقیقت بودن،تلاش در راه هدف و خیلی چیزای دیگه که الان حضور ذهن ندارم باعث میشه که همیشه منحصر به فرد و جذاب باشید و الگوی همه باشید.

مثل مجنون،فرهاد،امام حسین،یا همه ی شهیدا و کسایی که کارشون هم برای خدا هم برای خلق خدا با ارزشه و تا دنیا دنیاست اسمشون به نیکی برده میشه.چون همه این آدما هدفشون خدا بوده،راه افتادن دنبال خدا دربه دری داره،آوارگی داره،زخم خوردن داره،اصلا خدا دوس داره ببینه بندش که میگه خدایا راضیم به رضای تو چند مرده حلاجه.

اگه میخوای خدا هر اونچه را که میخوای بت بده بگو خدایا خودم چاکرتم،نوکرتم به خداوندی و بزرگی خودت قسم دست خالی از در خونت ردم نکن ببین چجوری دنیا رو به پات میریزه جوری که دیگه از دنیا کنده میشی و دل بستگی به چیزای مادی و دنیوی یه کار احمقانه به نظرت میاد.

خدایا من چاکرتم،نوکرتم،کمکم کن از امتحان سختی که برام مقدر کردی سربلند بیرون بیام.

آمین یا رب العالمین

 


نويسنده maryam

 



ارسال شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, - 21:49

بکس یه سوال

لیلی و مجنون اثر نظامیه،از لیلی به عنوان یه دختر خیلی زیبا یاد شده

بعد تو لیلی و مجنون عطار از لیلی به عنوان یه دختر زشت یاد شده.

بعد ما شعرای لیلی خوشکله رو واسه لیلی زشته میخونیم

من هنوز نفهمیدم کی به کیه

هر کی فهمید به منم بگه ثواب داره.


نويسنده maryam

 



ارسال شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, - 15:27

ولی خداییش دبیرامون باحالن.

آخه بیچاره ها خیلی زحمت میکشن.

حنجرشون جر میخوره تا مطالب بالاتر از کتابو به ما بگن اون وخت ما پش سرشون کلی اراجیف میبافیم.

ینی به شخصه واسه خودم متاسفم.

وقتی که زیست داریم خیلی بهم حال میده.

حس میکنم دانشجوی پزشکیم.دبیرمون مثلا میخواد کلسترول رو درس بده دیگه همه چی رو توضیح میده،مثلا میگه در ساختن هرمون های جنسی و استروئیدی نقش دارند و کلا پدر جده کلسترولو درس میده به طوری که خود کلسترول به زبون میادو میگه غلط کردم.تازه از این باحال تر راه های جلو گیری و درمان وشناخت ومقابله با بیماری هارو بهمون میگه و من یکی کلی ذوق مرگ میشم.یعنی عاشق زیسسسسستم.

دبیر محترم دمت جیززززززززززززززززز


نويسنده maryam

 



ارسال شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, - 15:19

هییییییییییییییییییییی خدا چرا موقعه درس حتی پرز موکت هم واسمون جذاب میشه؟؟؟

فردا امتخان فیزیک دارم اصن حسش نی درس بخونم.بعد از خودم انتظار دارم دکتر بشم.زککککککککککککی

آخه شما نمیدونید امتحان ما چجوریه.

3 تا مسئله سخخخخخخخت میده که ما اصن نمیتونیم بخونیمش چه برسه به حل کردنش.

بعد بارم بالا میده واسه هر کدومش که کسی قسر در نره.

یعنی ما سر جلسه امتحان فیزیک حسه الاغیو داریم که تو باتلاق گیر کردهههه.

والا بقران


نويسنده maryam

 



ارسال شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, - 15:3

 

هله هله هله

یه وخ فک نکنید من عربما نهههههه. من بختیاریم واسه قشنگی گفتم هله.

ای خدا چقد دبیرستانی بودن باحاللللللللله.هر وخ دوس داشتی میری مدرسه هر وختم دوس نداشتی با بکس پایه کلاستونو کنسل میکنی.اییییییییییییول.ینی همش عشق و حال.البته تو راهنمایی هم اینطوری بود ولی نه با این سرعت و شدت.

چن وخ پیش یکی از بچه ها سکسکش گرفته بود اصن یه وضی.

نمیتونس آب بخوره بلکه رفع بشه.

ما هم میخواستیم یه کاری کنیم دوستمون بترسه شاید سکسکش بند بیاد بدبختو هل دادیم ،با اون همه ابهت و یال و کوپال و میز و صندلی و همه چی افتاد.اونم سر کلاسه عربی. یعنی دبیرمون داش منفجر میشد از عصبانیت ما هم ترکیده بودیم از خنده.

فک کردیم حالا با این اضاع پیش اومده حتما سکسکه دوستمون بند اومده،در عین ناباوری دیدیم دوباره شروع کرد به ریب زدن

ما

دوستمون

دبیرمون

ینی دهن هممون سرویس شد ولی خدایی خعلی حال داد.


نويسنده maryam

 


پاییز
ارسال شده در دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, - 21:4

                                             پاییزه پاییزه

 وایییییییییییی پاییز تو استان ما تازه داره رخ عیان میکنه.امروز کلی بارون بارید منم که  عاشق  بارونم و کلی کیف کردم.

 من نمیدونم چرا بعضیا میگن پاییز فصل غمه؟؟ چطور دلتون میاد به قشنگ ترین فصل سال بگید فصل غم؟

 من متولد مهر ماهم.هر سال که فصل پاییز شروع میشه دچار هیجان و التهاب میشم،حس میکنم یه نیرویی تو وجودم شکل میگیره که میتونم باهاش کللللللللله دنیا رو زیر و رو کنم.

 حتی اگه من متولد مهر نبودم بازم میگفتم پاییز قشنگ ترین فصل ساله.تنها فصلی که طبیعت غرق در رنگ های گرمه پاییزه.

 من یه آدم غیر قابل پیش بینیم،دقیقا مثل پاییز.هوا و طبیعت و... همه چیز تو پاییز غیر قابل پیش بینیه.نمونش آب و هواست.یه دفعه آسمون آفتابیه بعد یهو بارونی میشه،باد میوزه کلا همه چیز انی تغییر میکنه گاهی سر به طغیان میزاره و متلاطمه و گاهی آرومه آروم.

 مگه نه این که بارون نشونه رحمت خداست؟خوب تو پاییز که این همه بارون میباره پس پاییز فصل رحمت خداست.تا حالا به خش خش برگا وقتی که روشون راه میرید توجه کردید؟خوب گوش کنید دارن میگن عمر در گذره قدر زندگیتو بدون و افسوس گذشته رو نخور.دارن یاد آوری میکنن و میگن دیدی چه زود گذشت؟انگار همین چند لحظه پیش بود که من روی درختا جوونه زدم اما حالا دارم میرم،قدر زندگیتو بدون.

 اصلا به قول سهراب،با همه مردم شهر زیر باران باید رفت.دوست را زیر باران باید دید.عشق را زیر باران باید جست.زیر باران باید بازی کرد.زیر باران باید چیز نوشت،حرف زد،نیلوفر کاشت.زندگی تر شدن پی در پی،زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است.

 قدررررررررررررررر زندگیتونو بدونید لطفا.

                                                            لطفا بنظرید

 


نويسنده maryam

 


راز باران
ارسال شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, - 16:32

راز باران اینست:

که زمینی است ولی،آسمانی شده است و به امداد زمین می آید.


نويسنده maryam

 



ارسال شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, - 16:32

تو این من هارا از خودت منها کن،من میمیرم واسه باقی مانده ات.

عشق در یک لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان.این اساسی ترین تفاوت بین عشق و دوست داشتن است.

احتیاج به مشروب نیست،یک استکان چای هم دیوانه ام میکندوقتی که میزبان،چشمان تو باشد.


نويسنده maryam

 



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد